چرا خودت نیستی؟
جرعه ای از کتاب محاکمه اثر فرانتس کافکا:
فرانتس کافکا در کتاب تاثیرگذار «محاکمه» که یکی از شاهکارهای ناتمام وی است، از مردی سی ساله مینویسد که یک روز صبح بدون دلیل مشخصی بازداشت میشود. از وی میخواهند اعتراف کند ولی او همیشه تاکید دارد که «من کاملاً بیگناهم».
تمامی این داستان، تلاشهای این مرد را برای رهایی از دادگاه نشان میدهد. وی از هر طریقی و به واسطه هر وکیل یا آدم آگاهی که میشناسد، کمک می گیرد ولی فایدهای ندارد چراکه او با یک محکمهی قضاییِ رسمی مواجه نیست.
در واقع خواننده کمکم متوجه میشود که وی با دادگاهی درونی روبروست، محاکمهای در اعماق درونی وجود فرد.
به واقع این کتاب دربارهی زندگی نزیستهی فرد است و احساس گناهی که از آن برمیخیزد؛ احساس گناه وجودی.

در این نوع از احساس گناه، فرد نه تنها به دلیل احساس کوتاهی در حق دیگری یا زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی، بلکه به خاطر ظلمی که در حق خویش کرده گناهکار است.
احساس گناه وجودی، در ارتباط مستقیم با استعدادها و توانمندیهای فرد است، بنابراین فرد همیشه در مواجهه با این احساس گناه احساس میکند که هیچگاه به صورت اصیل و واقعی از توانمندیهای خود استفاده نکرده است.
هر انسانی نسبت به توانمندیها و ظرفیتهای خود آگاهی دارد، و اگر در برآورده کردن و زیستن کامل آنها تنبلی کند، احساس گناه وجودی گریبانش را خواهد گرفت.
«پل تیلیش»، در کتاب «شجاعت بودن» به این موضوع اشاره میکند که «انسانها مسئول هستی اعطا شده به خودشان هستند، انسان باید همانی بشود که پتانسیل آن را دارد، وی مسئول ساختن خویش است».
«اروین یالوم» نیز در کتاب «رواندرمانی اگزیستانسیال»، نقل قولی از «سوسیا»، خاخام یهودی قبل از مرگش میآورد که در آن اشاره دارد:
«وقتی به بهشت برسم، آنان از من نمیپرسند چرا موسی نبودی؟ بلکه خواهند پرسید چرا سوسیا نبودی؟ چرا همان چیزی نشدی که تنها تو میتوانستی بشوی؟».
منبع: دنیای روانشناسی
با سلام خدمت دکتر سرباز من فرد آسیب نخاعی هستم الان دوسالو نیم هس که بر اثر تصادف دچارش شده ام خواهشن به من درمورد غلبه بر اعصابم مرا راهنمایی کنید یک سالو نیمه پیش نه قادر به چهار دست و پا رفتن و نه قادر به حرکت با واکر ونه قادر به حرکت با واکر بودم .الان وقتی عضلاتم از خودشان اکسلعمل نشون میدن .یک بارشو تحمل میکنم دومشو ولی تو سوممی دیگه باید با جیغ و دادو خود زنی از کمر به پایینم خودم رو تخلیه کنم خواهشمندم راهنماییم کنیم
سلام خدمت شما
به خاطر حادثه ای که براتون افتاده متاسفم و قطعا داشتن چنین شرایطی آسون نیست.
اینو حدمتتون عرض کنم که بنده مشاور تخصصی کودک هستم و مساله ی شما در حیطه ی مشاوره ی توانبخشی است.
مهم ترین اتفاقی که برای خوب شدن حالتون باید بیوفته اینه که شما بتونین این وضعیتو بپذیرین یعنی قبول کنین که فردی هستین که در حال حاضر از یک سری قابلیت ها مثل راه رفتن و …. برخوردار نیستین.
و بعد از پذیرش باید توانمندی های دیگه تون رو پیدا کنین تا بفهمین که هر آدمی دارای نقص و عیبی هست ولی دلیل نمیشه از سایر استعدادهای بی نهایت که خدا بهمون عطا کرده استفاده نکنیم.
قطعا رسیدن به این مرحله بسیار سخته و راه دشواری در پیش دارین و باید حضوری از یک مشاور توانبخشی کمک بگیرین
بپیشنهاد میکنم کلیپی که در آدرس زیر قرار دادم رو حتما ببینید.
کلیپ انگیزشی
براتون آرزوی موفقیت دارم