۱-خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم
چون مقایسه باعث حس حقارت در افراد می شود و سیستم مقایسه، روشی نامطلوب برای رسیدن به تعادل روان است. مخصوصا زمانی که خودمان را با کسی مقایسه می کنیم که مثل ما نیست و شرابط متفاوتی دارد.
وقتی خودمان را با دیگران مقایسه نمی کنیم باعث می شود به خودمان رسیدگی کنیم و آن چیزی که می توانیم، بشویم نه آن چیزی که دیگران هستند. پس به سمت رشد فردی و شخصی خودمان حرکت می کنیم و سعی نمی کنیم مثل دیگران شویم؛ پس حرکت به سمت چیزی که میتوانم باشم مرا شاد و شادتر می کند.
در مقایسه خود با دیگران، دائم توانایی های خود را نادیده می گیریم تا بتوانیم مثل دیگران شویم و ناشادتر می شویم.
۲-روابط دوستانه و نزدیکی ایجاد کنیم
ارتباط جز نیازهای اساسی انسان است و خیلی از خواسته ها در ارتباط برآورده می شود.
ارتباط صمیمانه، ارتباطی است که ما در آن احساس راحتی می کنیم و نیاز نداریم که خودمان را سانسور کنیم تا مورد تأیید طرف مقابل قرار بگیریم پس روابط نزدیک باعث می شود نیاز ارتباطی ما ارضا شود و بخش ارتباطی ذهن به سمت احساس رضایتمندی و شاد بودن می رود.
۳-تمرینات بدنی و ورزش کردن
ارتباط عمیقی بین سلامت جسم و سلامت روان وجود دارد. وقتی ورزش می کنیم، متابولیسم بدن و وضعیت جسمی ما به سمتی می رود که از لحاظ زیستی راحت تر میتوانیم شادی را تجربه کنیم.

۴-استراحت و خوابیدن به اندازه کافی
استراحت و خواب کم موجب خستگی، بی حوصلگی و کسلی افراد می شود.
۵-هدف گذاری دقیق و به سمت اهداف رفتن
اگر هدفی نداشته باشیم انرژی ما هرز می رود ولی اگر هدف مشخص، دقیق و از پیش تعیین شده داشته باشیم، حرکت به سمت هدف ما را شاد می کند.
۶- بازنگری درباره شغل
اکثر ما زمان زیادی را در محیط شغلی مان به سر می بریم پس یک شغل پرمعنا که می توانیم در آن توانایی هایمان را رشد بدهیم به ما احساس شادی می دهد.
۷- عضویت در گروه های اجتماعی
عضویت در گروه هایی اجتماعی می تواند ما را شاد کند مثل داشتن فعالیت های اجتماعی در گروه های خاص که افراد آن با ما سازگار هستند .
۸-در گذشته زندگی نکنیم
گذشته حاصل برداشت ما از چیزی است که قبلا اتفاق افتاده و ماندن در گذشته آینده و حال ما را نابود می کند و انرژی ما را می گیرد و انرژی ای برای ارضای نیازهای زمان حال ما باقی نمی گذارد.
۹- در آغوش گرفتن افراد خانواده و دوستانی که دوستشان داریم.

۱۰-میانه روی را تمرین کنیم
میانه روی در رفتار منجر به شادی می شود. وقتی میانه روی را از دست می دهیم دچار اجبار، وسواس انجام و تکرار بیش از حد میشویم که خود منجر به ناشادی است.
۱۱- قدر دان بودن
قدر دان خودت ، آنچه که داری، آنچه که می توانی، دوستان، خانواده و هر آنچه که به عنوان یک انسان می توانید انجام بدهید و تجریه کنید.
۱۲-کمک رسانی به دیگران
یکی از عواملی که احساس شادی می کنیم احساس سودمندی است که در کمک کردن به دیگران این نیاز ارضا می شود.
و در پایان یک پیشنهاد ساده و کارآمد برای افزایش احساس خوشحالی از شان آکر:
“هر روز، سه اتفاق خوشایندی که برایتان افتاده است را بنویسید.سه اتفاق حتی کوچک. این کار را برای ۲۱ روز ادامه دهید. ۳ اتفاق هر روز باید مختص آن روز باشند.”
این کار مغز را عادت می دهد که بر روی مسائل مثبت تمرکز کند و بر طبق تحقیقات انجام شده، چنین عادتی (حتی بیشتر از حس موفقیت) باعث خوشحالی شما می شود.
منبع: دنیای روانشناسی
سپاسگزارم مطالبتون مثل همیشه عالی بود.
سلام
ممنون از همراهی گرمتون دوست عزیز
شاد و سربلند باشید
سلام
ممنون مطالب خوبی قرار میدید.
مطالب خوبی بود.همه ی ما بار ها و بار ها با این مطالب رو به رو شدیم اما مشکل عمده یما نداشتن اعتماد به نفس کافی و نداشتن اراده ست
سلام
سعی میکنیم در آینده نزدیک مطلبی نیز درباره اعتماد به نفس در سایت قرار بدهیم
موفق باشید
عالی بود لطفا درباره عدم تعادل مطلب بگذارید ممنون
با سلام و درود فراوان
بسی از مطالبتون لذت می برم.
سلام
ممنون از لطفتون
سلام
مطلب عالی بود 🙂
مرسی خانم مرضیه سرباز
سلام
ممنون از انرژی مثبتتون
شاد و موفق باشید
سلام روز بخیر دوستان
مطلب امروزتون مثل بقیه مطالب خیلی مفید بود ممنونم
ملت ما واقعا به شادی نیاز دارند ولی متاسفانه نمیدانند که برای شادبودن خودشون چکار کنند
با تشکر – آذر
سلام
وقتتون بخیر
امیدواریم ما هم بتونیم در شاد کردن مردم قدمی، هرچند کوچک برداریم.
شاد و سربلند باشید
سلام
ممنون و عالی
زنده و شاد باشید و باشیم
در پناه خدا
ممنون
مطالب عالی دارینننن